braying

تلفظ:  US [breɪ] UK [breɪ]
  • v.(خر)، بوق (بلندگو); سر و صدا; صدای خیلی زیر فریاد
  • n.بری; braying، صدای بوق (ترومپت)؛ اعتراض پر سر و صدا
  • Webبری; شستن گل
v.
1.
به خشن با صدای بلند صدا که باعث خر
2.
به صحبت و یا وجه مزاحم با صدای بلند خنده