bit

تلفظ:  US [bɪt] UK [bɪt]
  • n.بیت مته; بیت; تکه های کوچک; بیت snaffle
  • v.مهار; "نیش گذشته ساده و صفت"; (M) دندان در
  • Webمردم; بیت; در بیت
n.
1.
یک قطعه کوچک از چیزی; جنبه خاص از چیزی; بخشی از چیزی
2.
واحد اساسی ترین اطلاعاتی که می توان در کامپیوتر ذخیره می شود
3.
ابزار و یا بخشی از ابزار مورد استفاده برای برش و یا ایجاد سوراخ در کارها
4.
قطعه فلز در اسب قرار ' s دهان که سوار می توانید آن را کنترل
5.
مقدار پول ارزش سنت 12½
6.
مرد ' ثانیه اندام های جنسی
v.
1.
گذشته ساده و صفت از نیش
na.
1.
زمان گذشته نیش
n.
4.
a piece of metal put in a horse’ s mouth so that a rider can control it 
5.
an amount of money worth 12½ cents 
6.
a man’ s sex organs 
v.
na.
1.