bash

تلفظ:  US [bæʃ] UK [bæʃ]
  • n.اسلم; آمار; حزب بزرگ; جشنواره
  • v.اسلم; رم; نقد
  • Webزدن و زدن;
v.
1.
انتقاد علنی از کسی
2.
به کسی یا چیزی بسیار سخت است، اغلب باعث جراحت یا صدمه جدی
n.
1.
یک حزب یا جشن