invented

تلفظ:  US [ɪnˈvent] UK [ɪn'vent]
  • v.اختراع؛ داستانی
  • Webمجازی; ایجاد. نادرست
concoct construct contrive cook (up) devise drum up excogitate fabricate make up manufacture think (up) trump up vamp (up)
v.
1.
به طراحی و یا ایجاد چیزی مانند ماشین و یا فرآیند که قبل از وجود نداشت. به منظور توسعه نظریه جدید سبک و یا روش است که قبل از وجود نداشت
2.
به را تشکیل می دهند داستان بهانه ای، و غیره. این درست نیست